سه‌شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۲
عالمانی که هم صحبت ائمه (ع) بودند

حوزه / براى قم و مردم قم افتخارات فراوانى است. از جمله افتخارات آنان اين است كه اوّل كسانى كه براى امامان معصوم، خمس فرستاده ‏اند و از جمله آن‏ها اينكه بعضى از آنان مورد اكرام و احترام خاص ائمه عليهم ‏السّلام قرار گرفته، انگشتر يا خلعتى از ناحيه آن بزرگواران به آنها عطا شده است.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» چندنفر از مفاخر و رجال بزرگ علمى و مذهبى قم از قدما و متأخرين که درقبرستان شیخان(مقبره الشیوخ) قم مدفون هستند را معرفی می کند.

شهر قم سابقه ‏اى بسيار درخشان در ارتباط با على و آل على عليهم ‏السّلام دارد و در اين باب، داستان ها نقل شده است كه از جمله آنها قضيّه‏ دعبل خزاعى است. وى اشعار جالبى راجع به اهل بيت(ع) سرود كه در حدود صدوبيست بيت است و طبق نقلى، او از حضرت رضا عليه ‏السّلام جامه‏ اى خواست كه آقا پوشيده باشند تا آن را جزء كفن خود قرار دهد. حضرت رضا عليه‏ السّلام پيراهنى كه در تن داشتند را درآورده، به او مرحمت فرمودند. مردم قم از اين جريان آگاه شدند و از دعبل درخواست كردند كه آن را به سى‏ هزار درهم به آنان بفروشد و دعبل نپذيرفت. آنان آمدند و راهى را كه او عبور مى ‏كرد، بستند و به زور آن جبّه را از او گرفتند و به او گفتند: اگر مى‏ خواهى اين پول را بگير و اگرنه خودت بهتر مى دانى.  

او گفت: به خدا سوگند كه من از روى رضا و رغبت آن را به شما نخواهم داد و به صورت غصب هم كه نفعى از براى شما ندارد و من شكايت شما را به حضرت رضا عليه ‏السّلام خواهم كرد. بالاخره با او مصالحه كردند كه سى‏هزار درهم و يك آستين پيراهن از ناحيه آستر به او بدهند و بر اين مطلب توافق كردند و به او دادند و او راضى گرديد و دعبل آن آستين پيراهن حضرت رضا عليه‏السّلام را در كفن خود قرار داد.

و اينك به ذكر اسامى چندنفر از مفاخر و رجال بزرگ علمى و مذهبى قم از قدما و متأخرين که درقبرستان شیخان مدفون هستند  مى‏ پردازيم و شرح حال مختصرى از آنان را ارائه مى‏ دهيم.

*- زكريابن‏ آدم قمى

او از اصحاب حضرت رضا و حضرت جواد عليهماالسّلام است و حضرت رضا عليه ‏السّلام نكاتى راجع به او فرموده ‏اند كه حاكى از اوج مقامات علمى و معنوى اوست.

على بن مسيّب مى‏ گويد: "به حضرت رضا عليه ‏السّلام عرض كردم: مسافت من بسيار زياد و راه من دور است و برايم فراهم نيست كه هر زمان بخواهم به حضور شما برسم. بنابراين از چه كسى معالم دين خود را فراگيرم؟ فرمود: از زكريّابن‏ آدم قمى كه مورد اعتماد بر دين و دنياست. علىّ بن مسيّب مى‏ گويد: چون به وطن خود بازگشتم به حضور زكريّابن‏ آدم رسيده و همه مسايلى كه مورد نيازم بود از او پرسش كردم.

محمّدبن‏اسحاق و حسن‏ بن‏ محمد مى‏ گويند: "سه ماه بعد از درگذشت زكريّابن‏ آدم به سوى حج رفتيم، در اثناى راه نامه حضرت رضا عليه‏ السّلام به دستمان رسيد و در آن نوشته بودند: ياد جريانى كرده بوديد كه از قضاى الهى در مورد آن مردِ از دنيا رفته - زكريا - صورت گرفت. رحمت خدا بر او باد كه در آن روز كه به دنيا آمد و روزى كه از دنيا رفت و روزى كه زنده شده و مبعوث مى‏ گردد! پس به حقيقت كه او ايام زندگى خود را گذرانيد، در حالى كه عارف به حق و قايل به آن و صابر بود و مشكلات را به پاى حقّ حساب مى‏ كرد. به هر چه خدا و رسول واجب گردانيده بود قيام مى‏ نمود. رحمت خدا بر او با كه درگذشت، در حالى كه نقض احكام نكرد و آن را تبديل ننموده و تغيير نداد. پس خداوند پاداش نيّت او را بدهد و مهمترين آرزوى او را به وى عطا كند."  

زكريّابن‏ آدم خود مى‏ گويد: "به حضرت رضا عليه ‏السّلام عرض كردم: من تصميم دارم كه از ميان بستگان و خانواده ‏ام بيرون روم. چه آنكه سفها و اهل‏ گناه در آنها زياد شده‏ اند. حضرت فرمودند: نه اين كار را مكن، زيرا بلا به سبب تو از اهل بيت و بستگانت دفع مى ‏شود، آنچنان كه از اهل بغداد به بركت موسى ‏بن‏ جعفر عليه ‏السّلام دفع بلا مى‏ شد."  

و در نقلى آمده است كه حضرت رضا عليه‏ السّلام به زكريّابن ‏آدم فرمودند:

"اِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ الْبَلاءَ بِكَ عَنْ اَهْلِ قُمْ كَما يَدْفَعُ الْبَلاءَ عَنْ اَهْلِ بَغْدادَ بِقَبْرِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه‏السّلام"؛ راستى كه خداوند به وسيله تو از اهل قم بلا را دفع مى‏ كند، چنانكه از اهل بغداد با قبر موسى ‏بن‏ جعفر عليه‏ السّلام بلا را دفع مى ‏فرمايد.

سالى حضرت رضا عليه ‏السّلام از مدينه به حج رفتند كه زكريابن ‏آدم زميل؛ يعنى هم محمل حضرت بود تا به مكه رسيدند.  

و بالاخره از اين روايات استفاده مى‏ شود كه آن بزرگوار در اعلادرجه وثاقت و اطمينان است.

قبر شريف او در مقبره مبارك شيخان قم، نزديكى قبر مرحوم ميرزاى قمى است و در زير بقعه ‏اى قرار دارد كه آن بقعه، تجديد بناشده، نماى خارجى آن را كاشيكارى كرده ‏اند.

* زكري ابن‏ ادريس يا ابوجريرقمى

گفته شده است كه او از حضرت‏ صادق، حضرت‏ كاظم و حضرت‏ رضا عليهم ‏السّلام روايت كرده و كتابى نيز داشته است.  

و از زكريابن‏ آدم نقل شده كه گفته است:"اول شب وارد بر حضرت رضا عليه ‏السّلام شدم و تازه جريان درگذشت ابى‏ جرير واقع شده بود. آقا راجع به او از من پرسش كردند و آنگاه بر او ترحّم فرموده و طلب رحمت كردند و همچنان با من سخن گفتند تا صبح شد و حضرت برخاستند و نماز صبح به جاى آوردند."  

قبر شريف او در مقبرةالشيوخ، يعنى شيخان قم و نزديكى قبر زكريابن ‏آدم و ميرزاى قمى است و گفته شده است كه سال رحلتش سال 201، پس از رحلت حضرت فاطمه‏ معصومه سلام ‏اللَّه ‏عليها بوده است.  

* على‏ بن‏ ابراهيم‏ قمى

او از جمله روات اماميه و معاصر با حضرت امام حسن عسكرى عليه‏ السّلام بوده است. مرحوم شيخ كلينى اعلى اللَّه مقامه در كتاب شريف كافى روايات بسيارى را از او نقل كرده و اين حكايت از كمال وثوق و اعتماد شيخ كلينى بر آن بزرگوار مى‏ كند.

آثار متعدد علمى و روايتى از آن بزرگوار باقى مانده و نام برده شده است. (87) ليكن شايد معروفترين آنها كتاب تفسير اوست كه در دو جلد، طبع شده و متكى بر روايات شريفه‏ اى است كه از طريق پدر بزرگوارش ابراهيم بن هاشم از حضرت باقر و حضرت صادق عليهماالسّلام نقل كرده است و چون وسايط بين ايشان و امام معصوم عليه ‏السّلام كم است، از ارزش بالايى برخوردار خواهد بود. ضمناً پدر او از اصحاب حضرت رضا عليه‏ السّلام بوده است.

او در قم از دنيا رفت و داراى قبّه شريفى است و نزديك مقبره شيخان فعلی(که هم اکنون در میان بازار الغدیر) قرار دارد و محلّ زيارت اهل ايمان و علاقمندان به اهلبيت است.

* آخوند ملامحمدطاهر قمى رضوان ‏اللَّه ‏عليه

او از علماى بزرگ قم در زمان صفويه بوده است.

شيخ حر جبل عاملى او را با عناوين: عالم، محقّق، مدقّق، ثقه،فقيه،متكلم، محدث،جليل‏ القدر، عظيم‏ الشأن ياد كرده است. او صاحب تأليفات متعدّدى بوده است، از قبيل:

1- شرح تهذيب الحديث

2- حكمةالعارفين فى ردّ شبه المخالفين

3- الاربعين فى فضايل اميرالمؤمنين

4- رسالةالجمعة

5- الفوايدالدينية در ردّ بر حكما و صوفيه

6- حَجةالاسلام و كتاب هاى ديگر.  

و بنابر نقلى كه كرده ‏اند، ميان اين بزرگوار و محدث و مفسّر نامى، فيض كاشانى رحمةاللَّه‏ عليه اختلاف در عقيده و نظر بوده و بر او خرده مى ‏گرفته است.

بالاخره اين بزرگوار در قم، پايگاه خود از دنيا رفت و در نزديكى قبر زكريّابن آدم و در بقعه او مدفون گرديد.

* حاج ميرزا محمد ارباب

مرحوم آيت اللَّه آقاى حاج ميرزا محمد ارباب، فرزند محمدتقى بيك ارباب در سال 1273 ه'ق در قم و در يك خانواده كشاورز تولد يافت. پس از تعلم مقدمات و سطح، به عتبات عاليات رفت. از محضر مرحوم حاج ميرزا حبيب اللَّه رشتى و مرحوم آقاى آخوند خراسانى استفاده كرد و مدتى از محضر افادات مرحوم ميرزاى بزرگ شيرازى بهره‏ مند گرديد.

مرحوم علامه تهرانى او را از تلامذه ميرزاى شيرازى مى‏شمارد و مى‏ گويد: "حاج ميرزا محمد ارباب قمى، با آقا حسن قمى و مولا عبداللَّه قمى به سامرا آمد و سالهاى كمى در آنجا بود، بعد با مولا عبداللَّه به نجف رفت و ساليانى در نجف بود. آنگاه به قم بازگشت و امروز او در قم از مروّجين و محقّقين و مصنّفين است."  

آن بزرگوار داراى تأليف ارزنده‏اى است به نام اربعين حسينيه يا چهل حديث حسينى و آن كتابى است در مقتل و تحقيقات فراوانى پيرامون فضايل و مناقب و مصايب حضرت سيدالشّهدا عليه ‏السّلام و روايات وارده درباره آن حضرت دارند و تا كنون دو بار چاپ شده است و مرحوم تهرانى مى‏گويد: "آن را در سال 1328 به نام متولّى‏باشى، سيد محمدباقرحسينى، كه از اولاد على بن الحسين عليهماالسّلام است، نگاشت."

از خصوصيات و مزاياى آن بزرگوار اين است كه در بزرگداشت مقام ارجمند مرحوم آيت اللَّه ‏العظمى حايرى چيزى نگذاشته است، زيرا او به هنگامى كه آقاى حاج شيخ عبدالكريم به قم آمده و رحل اقامت افكنده ‏اند، خود از علماى برجسته، نافذالكلمه و محترم شهر به شمار مى‏ رفته است، مع ذلك زعامت آن مرد بزرگ را پذيرفته و با او همكارى نموده و بسيار نسبت به وى تواضع مى ‏كرده است.

او هر وقت مى‏خواسته به جايى برود سوار مركب متداول آن عصر مى‏شده است، گاهى كه در مسير خود به آقاى حاج شيخ عبدالكريم برخورد مى‏ كرده، از حيوان سوارى خود پياده مى‏ شده و اداى احترام مى ‏نموده است، دوباره سوار مى ‏شده و به راه خود ادامه مى‏داده است.

و نيز مرحوم آقاى ارباب منبر نمى ‏رفته ‏اند، جز در مجلس روضه‏اى كه از سول مرحوم آيت‏ اللَّه‏ العظمى حايرى به مناسبت سوگوارى حضرت زهراى اطهر سلام اللَّه عليها در مسجد بالاسر حضرت معصومه سلام‏ اللَّه عليها منعقد مى‏شده است كه استثناءً در اين مجلس به احترام آقاى حاج شيخ عبدالكريم، منبر مى‏ رفته ‏اند.  

آن بزرگوار طبع لطيفى داشته و اشعار در مدايح و مراثى اهلبيت عليهم‏ السّلام مى‏گفته است و از جمله اشعارشان قطعه شعر معروفى است در خطاب به حضرت ولى عصر و يادآورى مصايب كربلا كه مطلع آن اين است:

چه خوش باشد كه بعد از انتظارى                 به اميدى رسند اميدواران

و اين شعر در بسيارى از مجالس خوانده مى‏ شود و وعاظ و خطبا و گاهى مداحان، آن را با سوز مخصوص مى‏ خوانند و اثر خاصّى در مستمعين دارد.

آن روحانى‏ بزرگوار و موجّه در ماه جمادى الاولى سال 1341 هجرى، يك سال بعد از مهاجرت مرحوم حايرى به قم، در سن 68 سالگى درگذشت و در قبرستان شيخان قم كه مدفن بسيارى از علماى بلندپايه است دفن گرديد. رحمة اللَّه و رضوانه عليه.

*بانوي ملكوت :آية الله على‏اكبر كريمى جهرمى

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha